سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مبارزه تا برچیده شدن بساط ربا و رباخواری سیستماتیک و پیشرفته
 

امام خمینی در جمع نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، زی طلبگی را ـ که شیوه انبیاء و اولیاء و مشایخ بزرگ همچون صاحب جواهر الکلام بوده است ـ یادآور می شود. ایشان بر این واقعیت تأکید دارد که انقلاب اسلامی ایران، نه متکی به شخصی است، و نه آسیب های خارج از کشور، آن را نابود می سازد. نگرانی امام از این است که روحانیت، اندک اندک از ساده زیستی و زهدگرایی فاصله گرفته و گرفتار زندگی اشرافی گردد. آسیب پذیری این سازمان، در حقیقت از این نقطه آغازیده و از آن پس بی مهری و بی اعتمادی مردم به نظام و روحانیت را پدید خواهد آورد. از منظر بنیانگذار جمهوری اسلامی، ملت ایران بر اثر مشاهده زندگی ساده و پیراسته عالمان دین از دنیا طلبی و فزون خواهی، پذیرای دعوت دینی و سیاسی آنان شدند. بدین سان با رویکرد اشرافی گری روحانیت، چه تضمینی برای حفظ اسلام و نظام خواهد بود؟

«همیشه نگران آن هستم که مبادا این مردمی که همه چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منت گذاشتند، به واسطه اعمال ما از ما نگران بشوند. زیرا آن چیزی که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه آن دنبال ما و شما آمده اند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را به پا کردند و طاغوت را از میان بردند، کیفیت زندگی اهل علم است. اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند، عمارت درست کرده اند و رفت و آمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان.»

(صحیفه امام، ج 19، ص 317)

بی گمان توجیه زندگی اشرافی از سوی برخی روحانیون، ریشه در نوع نگرشی نادرست از زهد اسلامی دارد. آنان بر این پندارند که زاهد، کسی است که دلبستگی اخروی داشته و نسبت به دنیا و لذتهای آن بی اعتنایی می ورزند. با این تعریف، ممنوعیتی برای اشرافی زیستن عالم دینی نخواهد بود. اما حقیقت این است که زهد افزون بر عرصه ذهنی و فکری و باطنی، در عرصه های عینی و اجتماعی نیز می باید نقش آفرین باشد. بر پایه این تعریف، عالم زاهد، هم نسبت به دنیا و مادیات بی اعتناست و یکسر به آخرت و نعمت های پایدارش چشم دوخته است و هم گرایش به ساده زیستی و قناعت در برخورداری های دنیوی دارد. بدینگونه توجیه زندگی اشرافی روحانیون، با اسلام و آموزه های اخلاقی و اجتماعی آن سازگار است. استاد مطهری در این باره چنین می گوید:

«زهد حالتی است روحی. زاهد از آن نظر که دلبستگی های معنوی و اخروی دارد، به مظاهر مادی زندگی بی اعتناست. این بی اعتنایی و بی توجهی، تنها در فکر و اندیشه و احساس و تعلق قلبی نیست و در مرحله ضمیر پایان نمی یابد. زاهد در زندگی عملی خویش سادگی و قناعت را پیشه می سازد و از تنعم و تجمل و لذت گرایی پرهیز می نماید. زندگی زاهدانه آن نیست که شخصی فقط در ناحیه اندیشه و ضمیر وابستگی زیادی به امور نداشته باشد، بلکه این است که زاهد عملاً از تنعم و تجمل و لذت گرایی پرهیز داشته باشد. زهاد جهان آنها هستند که به حداقل تمتع و بهره گیری از مادیات اکتفا کرده اند. شخص علی(ع) از آن جهت زاهد است که نه تنها دل به دنیا نداشت، بلکه عملاً نیز از تمتع و لذت گرایی ابا داشت و به اصطلاح تارک دنیا بود.» (ر.ک مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 16، ص 514)

عالم نمایان دنیاپرست در منظر امامان شیعه(ع)، راهزنان مردم خوانده شده اند. زیرا اینان بر اثر دنیادوستی شان، جامعه را به سمت تنعم جویی و تجمل گرایی رانده و از پیگیری مطالبات معنوی و فرهنگی و سیاسی شان باز می دارند. حاصل تبعیت تاز چنین عالمانی، چیزی جز انزوای دین در جامعه و بی رنگ شدن معنویت و سلامت انگیزه ها و اقدام هاست؟




موضوع مطلب :

ارسال شده در: یادداشت ثابت - سه شنبه 98 آذر 20 :: 2:37 عصر :: توسط : .

 
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه

چرا باید پولهایمان را از بانکهای رباخور و دزد ایران بیرون بکشیم ؟ بانک مانند گرگ گرسنه ای است که هر چند وقت یکبار به گله میزند بانک هم همین کار را میکند ، مثلا با سه برابر کردن قیمت دلار ولی اگر بجای کاغذ پاره هایی بنام اسکناس سکه های طلا رایج میبود بانکهای زناکار نمیتوانند مانند گرگ به گله بزنند چون نمیتوانند با خلق پول قیمت طلا را کاهش دهند ولی با خلق پولهای جدید پولها و اسکناسهای دست مردم را با خاک یکسان خواهند کرد که در سال 95 همینکار را کردند و دو سوم اسکناس های دست مردم را در روز روشن دزدیدند
لوگو

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 53
بازدید دیروز: 21
کل بازدیدها: 114121